حمل و نقل یکی از مهمترین فعالیتهای روزانه است که بخشهای مختلفی با آن درگیر هستند. وچود دریا به دلیل دسترسی آسان به کشورهای دیگر برای هر کشوری مزیتی بزرگ محسوب میشود و برقراری حمل دریایی باعث میشود که چرخهای اقتصاد یک کشور راحتتر بچرخد. ایران به سبب دسترسی به آبهای آزاد از طریق خلیج فارس، به راحتی میتواند حمل و نقل دریایی از جمله واردات دریایی کالا را انجام بدهد و چندین شرکت مختلف در زمینه حمل و نقل دریایی مشغول به فعالیت در این حوزه هستند. بین این شرکتها و افراد چندین اصطلاح رواج دارد که در صورتی که بخواهید با آنها همکاری کنید، باید از این اصطلاحات حمل و نقل دریایی باخبر باشید.
حمل دریایی نوع خاصی از حمل و نقل است که در آن افراد یا کالاها بر روی آب جا به جا میشوند. اگر چه عبارت “دریا” در این اصطلاح دیده میشود اما این نوع حمل و نقل در خارج از دریا نیز ممکن است انجام شود. حمل بار و مسافر در اقیانوسها، کانالها، دریاچه ها و رودها نیز نوعی حمل و نقل دریایی گفته میشود. به عبارت بهتر اگر بخواهیم تعریف جامعی از این نوع حمل و نقل ارائه بدهیم، باید گفت که به فرایند جابجایی افراد، کالاها و غیره بهوسیله قایق، کشتی و دیگر شناورها از روی دریاها، اقیانوسها، دریاچهها، کانالها و رودخانهها حمل و نقل دریایی گفته میشود.
در ادامه مروری بر اصطلاحات خاص این حوزه خواهیم انداخت تا به خوبی نسبت به این اصطلاحات آشنا شوید.
شرکت حمل و نقل بین المللی به شرکتی گفته میشود که به منظور انجام عملیات حمل و نقل بین المللی شامل فعالیتهای فورواردی و کریری و یا ترکیبی تاسیس شده است.
یکی از اصطلاحات حمل دریایی خطوط کشتیرانی LINER است و به شرکتهایی اطلاق میشود که دارای کشتی و برنامهی منظم حمل هستند و میان بنادر معینی، تردد دارند. کشتی های این شرکت ها در خطوط منظم و در یک مسیر معین و با برنامهی زمانی از پیش تعیینشده، کالا یا مسافر را حمل میکنند.
مهمترین بخش سازمانی در این شرکتها «ادارهی خط» است که در واقع مسئولیت عملیات و سودآوری خط و همینطور برنامهی تردد کشتیها ، ادارهی نمایندهگیها یا شعب خارج از کشور و وظایفی مشابه را برعهده دارد.
ادارهی یک خط وظیفه و کار دشواری است و مستلزم تبادل انبوهی از اطلاعات و تهیهی اسناد حمل برای صدها محموله، در هر سفر است. خطوط منظم کشتیرانی حملکننده عمومی (Common carrier) بهحساب میآیند و ممکن است عضو یک کنفرانس یا اتحادیه کشتیرانی باشند. خط کشتیرانی برنامهی زمانی خود را آگهی میکند و بهطور معمول هر کالای مناسبی را به شرط داشتن فضای خالی، قبول میکند. در خطوط منظم باری بیشتر کشتی های رو – رو (RO-RO) کانتینربر (Container carrier) و کالای عمومی (General cargo) فعال هستند.
یکی از اصطلاحات شیپینگ فوروارد است. فعالیت فورواردی در واقع یکی از فعالیتهایی است که شرکتهای حمل و نقل بین المللی انجام میدهند. فعالیت فورواردی چندوجهی است و به مجموعه کارها و اقداماتی گفته میشود که دو طرف طی آن هماهنگیهای لازم را برای نقل و انتقال کالاها صورت میدهند؛ از جمله هماهنگیهایی که در زمینه بارنامه و بستن قراردادهای گوناگون بین دو طرف گیرنده و فرستنده ضروری است.
اشخاص حقیقی یا حقوقی که این مجموعه کارها و اقدامات را پیش میبرند، فورواردر نامیده میشوند. عمدهترین وظایف فورواردر شامل این موارد است:
یکی از اصطلاحات حمل دریایی بارنامه است. وقتی یک بار به حمل کننده آن تحویل داده میشود، باید برگهای توسط او امضا شود که در اصطلاح بارنامه نامیده میشود. به بیان دیگر بارنامه دریایی عبارت از یک سند است که دو طرف حمل کننده کالا پس از رسیدن آن صادر میکنند.
بارنامه تنها از اصطلاحات کشتیرانی نیست بلکه در سایر روشهاس حمل کالا نیز کاربرد دارد. این سند انواع گوناگونی دارد و ممکن است اطلاعاتی که در آن درج میشود که در کشورهای مختلف سراسر دنیا باهم متفاوت باشد. با این حال میتوان انتظار داشت که برخی از اطلاعات در تمام بارنامهها مشترک باشد. اطلاعاتی از قبیل:
آشنایی با انواعی از بارنامه نیز میتواند علاوه بر تعریف کلی بارنامه به ما اطلاعات خوبی اضافه کند.
بارنامه مستقیم یکی از اصطلاحات حمل و نقل دریایی است و به نوعی از حمل و نقل مربوط میشود که توقفی در آن صورت نمیگیرد.
همیشه اینطور نیست که بار مستقیم از مبدأ به مقصد برسد. در واقع در بسیاری از موارد، حمل و نقل غیر مستقیم است. یعنی بین دو یا چند وسیله جابهجا میشود تا به مقصد برسد.
بارنامه چارتر برای کشتیهای چارتری صادر میشوند. در حمل بار با کشتیهای چارتری یک کشتی به طور کامل اجاره میشود.
این نوع از بارنامه اطلاعات حمل کالا توسط متصدی حمل را نشان میدهد. این نوع که با عنوان Shipped یا Boared On از سایر بارنامهها تمییز داده میشود، باید حاکی از این باشد که کالا تحویل گرفته شده و بارگیری آن در کشتی صورت گرفته است.
این بارنامه تنها نشان میدهد که کالا از سوی متصدی حمل دریافت شده است اما دلالت بر بارگیری ندارد. اعتبار این بارنامه در صورتی قابل قبول است که در قرارداد میان دو طرف خریدار و فروشنده یا گیرنده و فرستنده بار قید شده باشد.
بارنامه ترانشیپ یکی از اصطلاحات حمل و نقل دریایی جالب توجه است. این بارنامه مربوط به انتقال بار از یک کشور به کشور دیگر نیست. وقتی لازم باشد بار از داخل یک کشتی به داخل کشتی دیگر انتقال یابد، نیاز به بارنامه ترانشیپ است.
بارگیری یکی از اصطلاحات حمل و نقل دریایی است که کاربرد فراوانی نیز دارد بخصوص در واردات دریایی کالا. با این حال افراد زیادی هستند که به معنای این اصطلاح آگاه نیستند. بارگیری به معنای انتقال کالاها به داخل کشتی است. در واقع کالایی که از لبه کشتی جدا شده، در مرحله بارگیری خارج شده است. این مسئله را از این حیث میگوییم که بسیاری از کالاها در حمل و نقل دریایی دچار آسیب میشوند و تعیین نقطه دقیق بارگیری امری بسیار مهم است چرا که مرجعی برای تعیین خسارات خواهد بود.
به کسی گفته می شود که درقبال دریافت کرایه ی حمل ، کالا یا مسافر را ، از نقطه ای به نقطه ی دیگر ، حمل کند .
حمل کننده ، به دو زیرمجموعه ی زیر تقسیم می شود :
حمل کننده ی عمومی، در مسیرهای تحت پوشش خود، آگهی می دهد، و کالای هر مشتری را که حاضر به خرید خدمات او باشد حمل می کند. حمل کننده ی عمومی، مسولیت کالا را از زمان تحویل گیری تا تحویل دهی به عهده می گیرد. حمل کننده گان بدون کشتی (NVOC)، حمل کننده ی عمومی هستند .
حمل کننده گان بدن کشتی خدمات کشتی رانی را بدون داشتن کشتی ملکی ارایه می دهند. بدین شکل که به عنوان فرستنده کالا قسمتی از فضای کشتی را از یک خط کشتی رانی می خرند سپس به عنوان حمل کننده می فروشند.
حمل کننده گان بدون کشتی بارنامه ی مجزایی ازطرف شرکت خود برای مشتری ( shipper ) صادر می کنند. ( NVOC ) از دید مشتری، حمل کننده ( Carrier )، و از دید صاحب کشتی، فرستنده ی کالا ( shipper ) می باشد.
حمل کننده ای است که با مشتری خود وارد قرارداد خاصی می شود و ممکن است خود را از پاره ای از مسولیت ها مبرا سازد. به عنوان مثال مالکی که کشتی خود را به شخصی اجاره ی سفری می دهد و در قرارداد خود را از برخی مسولیت ها مبرا می کند، حمل کننده ی خصوصی می باشد .
فرستنده ی کالا شخصی است که کالای خود یا دیگران را برای شرکت حمل و نقل جهت حمل دریایی ارسال می کند.
بار فرابر ، یک واسطه ، در زنجیره ی خطوط حمل و نقل است که ، ترتیب حمل کالای شخص دیگری را می دهد . خدمات بار فرابران ، می تواند بسیار متنوع ، و شامل موارد زیر باشد :
بنابر آن چه گفته شد ، می توان نتیجه گرفت که بارفرابران Freight forwarder، درحقیقت NVOC هستند.
دریافت کننده کالا به کسی گفته میشود که در بنادری که کالا تخلیه میشود، آن را از حمل کننده دریایی تحویل میگیرد. در بسیاری از موارد صاحب کالا خودش این وظیفه را بر عهده میگیرد اما در برخی موارد دیگر برای دریافت کالا یک بار فرابر را میفرستند.
اصولا Notify Party در قالب یک بارنامه دریایی یافت میشود. اساسا Notify Party شخصی است که از طریق حمل کننده دریایی از زمان ورود کشتی مطلع باشد تا دریافت کالاها را ترتیب دهد. در واقع Notify Party میتواند دریافت کننده یا گیرنده کالا باشد.
ترمینالی کانتینری در محلی به جز اسکله و دریا که دارای تمام امکانات یک ترمینال بندری همچون گمرک، محوطه ی کانتینری و محلی جهت باربندی کانتینرها می باشد.
حمل و نقل کراس استافینگ روش حمل و نقل دریایی می باشد که محموله از کانتینر کشتی خارج شده و به کانتینر یک کشتی دیگر منتقل می شود .این نوع حمل و نقل بیشتر در بندر جبل علی مرسوم است.
روشی که در آن به بندرهایی که که شرایط حمل دریایی را به صورت مستقیم ندارند از طریق تعویض کشتی و تخلیه و بارگیری مجدد امکان حمل کالا را می دهد حمل و نقل ترانشیپ میگویند.
روشی که برای ارسال کالا به صورت خرده باری که کمتر از یک کانتینر یا کامیون می باشد مورد استفاده قرار می گیرد حمل و نقل گروپاژ میگویند. هزینه گروپاژ به نسبت روش های دیگر کمتر است . ممکن است چندین بار با صاحبان متفاوت در کانتینر قرار بگیرید و بارنامه ما بین آن ها تقسیم می شود.
حمل و نقل دریایی کالاهای فله بررای کالاهای بدون بسته بندی مناسب می باشد. مانند سیمان ، پنبه ، سنگ آهن و غیره .
این حمل و نقل جهت ارائه خدمات یخچالی به شکل کامیون و دریایی است و واردات دریایی کالا فاسد شدنی مانند ماهی ، میگو و را با دارا بودن تجهیزات لازم و کافی در بنادر بارگیری و تخلیه انجام می دهد.
حمل و نقل LCL که از مخفف عبارت (Less than Container Load) و به معنای «بار کمتر از کانتینر» است، زمانی کاربرد دارد که شما کالای کافی برای پر کردن یک کانتینر را ندارید. در این صورت مجبور هستید که کالای خود را با سایر محمولهها در یک کانتینر قرار دهید تا ظرفیت آن تکمیل شود.
اصطلاح (LCL) بیشتر برای کسبوکارهای کوچکی کاربرد دارد که حجم کالاهای آنها بالا نیست و البته نمیخواهند محموله آنها زمان مناسب برای رسیدن به مقصد را از دست بدهد. البته استفاده از این روش باعث میشود که شما هزینه کمتری نیز بپردازید، زیرا معمولاً این شیوه حمل بار با کانتینر دارای نرخ پایینتری است.
حمل و نقل FCL که از مخفف (Full Container Load) به معنای «بار کامل کانتینر» گرفته شده است. همانطور که از نام این اصطلاح حمل و نقل مشخص است، یعنی شما کالای کافی برای پر کردن یک کانتینر را دارید. بنابراین دیگر مجبور نیستید که برای پر شدن کانتینر، بارهای دیگران را در کنار بار خود جای دهید. البته دریافت کانتینر اختصاصی میتواند هزینه بیشتری را به شما تحمیل کند.
در واقع یک جایگاه برای استقرار کانتینر در نظر گرفته میشود که به آن محوطه کانتینری میگویند. در این محوطه حمل کننده و یا نماینده آن کانتینر را از شخص صادر کننده تحویل میگیرد و یا عکس این قضیه، پس از تخلیه آن از کشتی به وارد کننده تحویل میدهند.
این اصطلاح مخفف واژههای (Container Freicht Station) بوده و به معنای ایستگاه و یا انبار کانتینرهاست. معمولا این اصطلاح به انباری گفته میشود که در آن کالاهای برای قرار گرفتن داخل کشتی و یا تحویل دادن به مشتری پس از تخلیه بار نگهداری میشوند.
این اصطلاح زمانی استفاده میشود که کالاهایی به چند گیرنده در یک مقصد داخل یک کانتینر فرستاده شدهاند و باید پس از رسیدن به مقصد به طور دقیق تفکیک و جدا شده و به صاحبانشان ارسال گردند.
این اصطلاحی زمانی استفاده میشود که کالاهای چند فرستنده برای یک گیرنده داخل یک کانتینر جمعآوری شده و برای او ارسال شود.
به کل محتویات یا کالاهای یک کانتینر گفته میشود که توسط یک فرستنده، فقط برای یک گیرنده ارسال میشود.
کالای بسته شماره به شکل نگهدارنده متفاوت و یا پاندل متفاوت است.
این اصطلاح مخفف واژههای (CURRENCY ADJUSTMENT FACTOR) بوده و به معنای ضریب تعدیل نرخ ارز است. این ضریب معمولا به صورت درصدی برای تبدیل به نرخ دلار محاسبه میشود.
این اصطلاح مخفف واژههای (FREE IN AND OUT) است و زمانی استفاده میشود که فرستنده علاوه بر هزینه حمل و نقل، تمام هزینههای تخلیه بار و ارسال به مشتری را هم متقبل میشود.
این اصطلاح مخفف واژههای (CONTAINER SERVICE PORT) بوده و به محلی در بندر گفته میشود که کانتینرهای پر یا نیمهپر عملیات حمل و نقل را در آنجا انجام میدهند.
خدماتی مربوط به حمل که طی انتقال کشتی های از خطوط فرعی به خطوط اصلی ارائه می شود. vessels feeder سایز کوچک تری نسبت به mother vessels دارند.
این ظرفیت عبارت است از ظرفیت فضاهای موجود در کشتی که عبارتند از: انبارهای کالا، کلیه مخازن مربوط به سوخت و آب و غیره، موتورخانه، فضاهای مورد نیاز برای مسافرین و خدمه و فضاهای بالای عرشه که قابلیت بارگیری بر روی آنها وجود دارد. این ظرفیت برحسب فوت مکعب محاسبه و هر 100 فوت مکعب برابر یک تن ظرفیت خالص کشتی است.
این ظرفیت در حقیقت همان ظرفیت ناخالص کشتی است. با توجه به این که فضاهای مربوط به خدمه و موتورخانه از آن کسر میگردد.
به تحویل بار کنار کشتی فاس میگویند. زمانی که تعهد فروشنده، رساندن کالاها روی اسکله یا کنار کشتی است. پس از این که فروشنده کالاها را به بندر و اسکله رساند دیگر مسئولیتی در قبال کالا ندارد و تمام مسئولیتها از آنجا به بعد، بر عهده خریدار است.
فوب به معنی تحویل کالا روی عرشه کشتی است. در برخی قراردادها، شرکت فروشنده موظف به تحویل کالا روی عرشه کشتی است. تا زمانی که کالاها به صورت کامل بارگیری شوند، تمام مسئولیت بر عهده فروشنده است.
این عبارت به معنای این است که کشتی بار را به خارج از آن تحویل یکی از طرفین داده است. ممکن است این تحویل گیرنده، گمرک، یک کشتی دیگر یا خریدار باشد. این مسئله باید در برگه های ثبت کننده این اطلاعات به طور مشخص درج شود تا مشکلی در این زمینه به وجود نیاید.
زمانی که بار در اسکله (از قبل مشخص شده) به فروشنده تحویل داده شود، اصطلاح تحویل از اسکله به کار میرود.
این اصطلاح فقط برای حمل دریایی است و به این معنا می باشد که فروشنده بایستی کارهای گمرکی را انجام دهدو تمام هزینه ها و کرایه حمل کالا تا بندر مقصد را بپردازد.
یک اصطلاح بین المللی قدیمی است که در آن فروشنده موظف است کالا را صحیح و سالم به مقصد مورد نظر برساند و خطرات احتمالی را بر عهده بگیرد. همچنین تمام هزینه های حمل و نقل هم فروشنده باید بپردازد اما مجبور نیست که تشریفات گمرکی را انجام دهد.
در این روش فروشنده بایستی کالا را به مکانی که قبلا با خریدار توافق کرده حمل کند و تمام تشریفات گمرکی واردات را نیز هم انجام دهد.
بر اساس قوانین اینکوترمز فروشنده کارهای ترخیص در مبدا را انجام داده و کالا را به محل توافق شده با خریدار انتقال می دهد اما کارهای ترخیص واردات و مالیات احتمالی بعهده فروشنده نیست.
فروشنده بار را در جایی که از قبل تعیین شده(فرودگاه/بندر) تحویل داده اما کارهای گمرکی را انجام نمی دهد.
در این ترم Shipper یا فروشنده تمام کارهای ترخیص کالا در مبدا و حمل و نقل بار به مقصد را انجام می دهد.شرکت حملی که شیپر انتخاب می کند بسته به نوع حمل و نقل خطوط کشتیرانی، هوایی و … است.
کد تعرفه گمرکی کالا (Harmonized System Code) یا همان کد (HS)، یک سریال 8 رقمی و منحصر به فرد است.
EX Works… (Exfactory, Ex Mill, Exfram, Ex warehouse)
از محل کار بدین معنی است که تنها مسوولیت فروشنده در این است که کالا را در محل شخصی خود (یعنی محل کار و یا محوطه کارخانه) در اختیار مشتری قرار دهد. خلاصه این که فروشنده مسوول نیست تا کالا را بر روی وسیله نقلیهای که خریدار تهیه مینماید بارگیری کند مگر این که قرار دیگری گذاشته شده باشد. خریدار کلیه هزینهها خطرات ناشی از آوردن کالا به مقصد مورد نظر را متحمل میگردد. از این جهت این شرط مبین کمترین وظیقه برای فروشنده میباشد.
در حالی که اصطلاح «از محل کار» مسوولیت فروشنده را نشان میدهد اصطلاح «تحویل شده از پرداخت عوارض» اگر با واژههایی دنبال شود محوطه کار خریدار را تعیین میکند حداکثر مسوولیت فروشنده را در بردارد یعنی نقطه مقابل اصطلاح قبلی اصطلاح «تحویل شده پس از پرداخت عوارض» ممکن است صرف نظر از نحوه حمل و نقل به کار رود. اگر دو طرف مایل باشند که فروشنده کالاها را برای صادرات آماده سازد ولی برخی از هزینههایی که به لحاظ واردات دریایی کالا پیش می آید مجزا شود ـ مثلاً مالیات بر ارزش افزوده (VAT) و یا مالیاتهای مشابه دیگر ـ این امر باید با اضافه کردن واژههایی که موضوع را برساند مشخص شود (مثلاً باستثنای مالیات بر ارزش افزوده و یا سایر مالیاتها).
این اصطلاح، یکی از اصطلاحاتی است که در به حوزه قیمت در حمل دریایی اشاره دارد. سی اند اف به معنای ارزش کالا با احتساب کرایه است و یکی از رقمهایی است که در تصمیمگیری ها نقش مهمی دارد. فروشندگان باید کرایه حمل و نقل را بپردازند اما خساراتی که در این بین به کالا وارد میشود، بعد از بارگیری (که قبلا آن را تعریف کردیم) بر عهده خریدار است.
سیف یکی دیگر از اصطلاحات حمل و نقل دریایی است که به سی اند اف مشابه است و در حوزه قیمت قرار میگیرد اما کاملا با آن متفاوت است. سیف به معنی ارزش بیمه و کرایه است. کالایی که از طریق دریا جا به جا میشوند باید بیمه داشته باشند. دریافت مجوزهای بیمه معمولا بر عهده صادرکننده است. بارهایی که از طریق دریا جا به جا میشوند باید نوع خاصی از مجوز موسوم به بیمه دریایی را اخذ کنند. این قیمت بیمه با قیمت کلی و حمل جمع میشود. ممکن است طرفین توافق کنند که بعدا پول بیمه را خریدار پرداخت کند.
هزینه معطلی کشتی، دموراژ نقطه مقابل دیسپاچ است بدین معنی که چنان چه حد نصاب بارگیری و تخلیه کمتر از میزان پیشبینی شده در قرارداد باشد زمان معطلی بعنوان جریمه از طرف صاحب کالا پرداخت خواهد شد که اصطلاحاً دموراژ نامیده میشود.
دیسپچ در نقطه مقابل دموراژ قرار دارد یعنی زمانی که محموله زودتر از فریتایم تخلیه یا بارگیری میشود. در صنعت حمل و نقل زمانی که کالا زودتر از موعد مقرر تخلیه یا بارگیری شود، طبق قراردادی که بین مالک کشتی یا کانتینر و اجاره کننده آن تنظیم شده است، با در نظر گرفتن مدت زمان اضافه از فریتایم، مبلغی به عنوان پاداش به اجاره کننده پرداخت میشود. به عبارت دیگر مالک کشتی یا کانتینر بخشی از کرایه را به عنوان دیسپچ به اجاره کننده برمیگرداند.
هنگام عقد قرارداد اجاره کشتی یا کانتینر، شرکت کشتیرانی زمان مشخصی تحت عنوان فری تایم تعیین میکند که طی آن مدت باید بارگیری یا تخلیه محمولهها سر موعد مقرر انجام شود. اگر بارگیری و تخلیه بیش از زمان فریتایم طول بکشد حالت دموراژ رخ میدهد و اگر زمان مصرف شده کمتر از مدت فریتایم باشد، حالت دیسپچ اتفاق خواهد افتاد.
به طور معمول شرکتهای کشتیرانی دو بازه زمانی مختلف را به عنوان فریتایم در نظر میگیرند. فریتایم در مبدا، مدت زمانی است که کانتینر خالی را از محوطه کانتینرها به اجاره کننده تحویل میدهند و تا زمانی که اجاره کننده کانتینر را پر تحویل دهد محسوب میشود.
فریتایم در مقصد، از زمانی که کانتینر پر به مالک بار تحویل داده شود و تا زمان انتقال کانتینر خالی به محوطه کانتینرها محاسبه میشود. در نظر گرفتن تمامی این موارد باعث میشود که فرایند حمل کانتینر با حداقل زمان و هزینه انجام میشود.
این نکته را فراموش نکنید که فریتایم، هزینه دموراژ و دیسپچ تماما باید در قراردادی که بین شرکت کشتیرانی و اجاره کننده منعقد میشود، باید ثبت شود.
به معنای محدوده زمانی است که صاحب کشتی باید در آن بازه در بندر مبدا جهت بارگیری آماده باشد.
PREPAID ( پرداخت در مبدا)
COLLECT ( پرداخت در مقصد یا هر جایی غیر از مبدا)
در حمل و نقل دریایی، انواع کانتینرهای دریایی از لحاظ مالکیت، به دو گروه زیر دسته بندی میشوند:
کانتینری که مالکیت آن متعلق به فرستنده کالاست. این نوع کانتینر مشمول مقررات این آئین نامه نبوده بلکه مشمول مقررات و ضوابط کالای تجاری و یا توافقات جداگانه بین فرستنده و گیرنده کالا میباشد.
کانتینر های COC که مالک آن کشتیرانی می باشد و در اختیار صاحب کالا قرار می گیرد و اگر پس از تمام شدن فری تایم کانتینر توسط صاحب کالا به خط کشتیرانی عودت داده نشود، صاحب کالا طبق تعرفه باید دموراژ کانتینر را به خط کشتیرانی پرداخت کند .همچنین اگر در این مدت کانتینر دچار خسارت شود صاحب کالا موظف به پرداخت خسارت وارد شده به کشتیرانی می باشد.
کانتینری که مالکیت آن متعلق به شرکت کشتیرانی صادر کننده بارنامه است . منظور از کانتینر در این آئین نامه این نوع کانتینر میباشد، مگر آنکه استثنای آن مشخص شده باشد.
کانتینرهای SOC که مالک آن فرستنده کالا می باشد و معمولا ًبه همراه کالا به خریدار کالا فروخته می شود. در این حالت کانتینر هم یک کالا محسوب می شود و صاحب کالا باید در اظهارنامه های گمرکی آنرا هم منظور کند و پس از اتمام فرآیند ترخیص آن را هم تحویل بگیرد. طبیعتاً این کانتینرها مشمول هزینه های حق توقف هم نمی شوند.
© کلیه حقوق برای دریا تجارت تیام محفوظ است.
طراحی سایت توسط شرکت ساپرن
نظرات (0)
اولین نفری باشید که نظر میدهید!